جزوه تئوری آموزشی گیتار کامل
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->



در این پست از سایت گیتاریست برای شما عزیزان جزوه آموزش گیتار رو گذاشتم. این جزوه شاید یک مقدار قدیمی باشه ولی توسط آقای یاسین رحمانی گردآوری شده. این جزوه در کل یک جزوه کامل و خوب حساب میشه و جا داره که اینجا از تلاش و زحمات آقای رحمانی تشکر کنیم.

دوستان عزیز یک نکته هم هست در مورد پست قبل تر یعنی ریتم ها به صورت MP3 که من در حال تهیه عکس از ریتم ها هستم که برای شما قرار بدم. موفق باشید                                                            ارادتمند شما : "مقصودی "



برای دانلود جزوه به ادامه مطلب بروید
 
 


.: تئوری موسیقی - جلسه اول :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

جلسه اول :  سلام به تمام علاقه مندان به موسیقی از جمله گیتاریست های گلم

شهبازیان هستم سعی می كنم تاانجایی كه ممكن است در اینجا درباره تئوری موسیقی براتون توضیح بدم .


در این قسمت از سایت گیتاریست شما می توانید تئوری موسیقی را فرا بگیرید.


1_ در موسیقی فقط هفت نت وجود دارد و تمام آهنگ هایی كه می شنوید چه بم باشند چه زیر همه از همین هفت نت ساخته شده اند.
این هفت نت به دو شكل هجایی و الفبایی نامگذاری می شوند:

الف - نامگذاری هجایی:
Do Re Me Fa Sol La Si
سی لا سل فا می ر دو
ب - نامگذاری الفبایی:
C D E F G A B
سی لا سل فا می ر دو

2- با توجه به بسامد صوت كه بیش از 60 صوت را در بر می گیرد و هفت نت موجود برای بدست آوردن اصوات دیگر این نت ها مجددا تكرار می شوند و این تكرار تا پایان اصوات موسیقی ادامه خواهد یافت یعنی بعد از هر نت سی نت دو قرار میگیرد. كه البته بسامد نت همنام تكرار شونده همیشه دو برابر بسامد نت همنام قبل از خود است. به فاصله دو نت همنام تكرار شونده اوكتاو می گویند.


3 - برای نمایش نت های موسیقی در دوره های پی در پی از خطوطی استفاده می شود كه به آن خطوط حامل می گویند. این خطوط همانطور كه در شكل زیر مشاهده می كنید شامل 5 خط موازی با فاصله های موازی می باشد. این حامل 5 خطی دارای 11 محل برای قرار گرفتن نت های موسیقی می باشد یعنی 5 محل روی خط , 4 محل بین خطوط و دو محل در بالا و پایین حامل. 
 


4- اینكه نت ها در كجای این خط جای می گیرند بستگی به نام نت ها دارد. برای این كار باید یك جا را به عنوان مبدا روی خطوط حامل مشخص كنیم . سپس با گذاشتن یك نت بر روی مبدا جای بقیه نت ها مشخص می شود. در شكل زیر علامتی كه در سمت چپ قرار دارد بیانگر این است كه در خط دوم باید نت سل قرار بگیرد و بدین خاطر به آن كلید سل می گویند. و شكل سمت راست بیانگر این است كه در خط دوم حامل باید نت فا قرار بگیرد كه به آن كلید فا می گویند. یك كلید دیگر نیز به نام كلید دو وجود دارد كه در ادامه به آن می پردازیم.


در شكل های زیر نمونه هایی از قرار گرفتن جای نت ها بر روی خطوط حامل در كلید سل و كلید فا نشان داده شده است.

5 - اگر كلید فا را در زیر كلید سل قرار دهیم ( برای نشان دادن نت های دست راست و چپ در پیانو به كار می رود ) نت دو بین این دو خطوط حامل قرار خواهد گرفت. برای اینكه كاملا متوجه بشوید خودتان امتحان كنید.


.: تئوری موسیقی - جلسه چهارم :.
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

نقش سکوت در موسیقی


تشبیه سکوت به صفحه سفیدی که موسیقی بر آن نقش میشود، چندان صحیح نیست. در واقع سکوت، یکی از رنگهای موجود در جعبه رنگ آهنگساز است. آنچه موسیقی جز را از قالبهای دیگر موسیقی مجزا میکند این است که هر نوازنده –از طریق بداهه نوازی- به نوعی آهنگساز هم محسوب میشود و باید شیوه استفاده موثر از سکوت را به خوبی بشناسد.


من غالبا به لزوم وجود یک کلاس تخصصی برای تدریس نقش سکوت در موسیقی فکر میکنم، زیرا میزانهای سکوت در واقع زمان انتظار نیستند بلکه زمانی برای شنیدن فعال یا به عبارتی درک اهمیت صدایی که شنیده ایم، هستند، حالتی که در یک گفتگوی خوب پیش می آید.

فوت و فن در موسیقی جز از بالاترین اهمیت برخوردار است و به کار گرفتن سکوت، بخشی از این تکنیک یا فوت و فن به شمار میرود. اینکه چه زمانی فضای صوتی خالی مانده و باید با نتها پر شود و اینکه گاهی به صدا در نیاوردن ساز میتواند به همان اهمیت صحیح نواختن نتها باشد، جزئی از دانش لازم برای تبدیل شدن به یک نوازنده موفق جز است.


به کار گیری سکوت برای مدت بسیار کوتاه (در حد یکی دو ضرب) یا مدت بیشتر (میزان بعد از میزان)، هر یک تاثیری متفاوت بر روی شنونده باقی میگذارند. این کار میتواند تاکید بیشتری بر نوای سازهای دیگر محسوب شود زیرا با سکوت یک ساز، پاساژهای اجرا شده توسط نوازندگان دیگر، برجسته تر شده و به گوش شنونده میرسند.


چند ضرب سکوت، میتواند اشتیاق شنونده را نسبت به آنچه خواهد شنید افزایش دهد. به این ترتیب سکوت میتواند موجد حس انتظار و پیش بینی باشد.اگر ما این دو عامل را به عنوان تنش و رهایی در نظر بگیریم، سکوتی که پس از یک عبارت موسیقایی میآید میتواند شنونده را از تنش ایجاد شده توسط موسیقی رها سازد و از طرف دیگر میتواند با در انتظار نگه داشتن شنونده برای شنیدن عبارت بعد، خود عامل بروز تنش باشد. طول زمان یک سکوت، فاصله بین دو سکوت و حجم سکوت (که بسته به تعداد نوازندگانی که در یک زمان سکوت میکنند بستگی دارد)، همه با هم بر شنونده تاثیر میگذارند. این تاثیرات، تجربه شنیداری هر شنونده را رنگ آمیزی میکنند.


علاوه بر اینها، سکوت با کاستن از درهم ریختگیهای صوتی، به هر عبارت صوتی رنگ میبخشد. هنگامی که در هنگام گفتگو، طرفین مکالمه تنها به ابراز عقیده مداوم بپردازند و کلمات از دهانشان به بیرون پرتاب شود، فضایی خفه ایجاد میکند، موسیقی نیز همینطور است، در این حالت موقعیت شنونده بسیار غیر قابل تحمل میشود. دانستن این که چه زمانی و به چه مقدار از سکوت استفاده کنیم، بخشی از یک مکالمه موفق و یکی از مهمترین تواناییهای هر موسیقی دانی است.


اگربا دقت بیشتر به تعدادی از قطعات موسیقی محبوب خود گوش دهید، متوجه خواهید شد که بهترین موسیقی دانان چگونه از سکوت استفاده میکنند.هنرمندان بزرگ دارای تکنیکهایی بی نقص هستند، اما تمام آنها علاوه بر آموختن چگونه نواختن، استفاده به جا از سکوت را نیز می آموزند. آهنگسازان دانا، تمام ایده های عالی خود را یک باره بر بوم نمیریزند تا تصویری بدرنگ از آن حاصل شود و تجربه شنونده به چیزی ناگوار مبدل شود. این هنرمندان میدانند چگونه به تبادل کامل و واضح ایده های خود بپردازند.


به فواصل میان عبارات موسیقی توجه کنید، به زمانی که یک ساز با رفتن باقی ساز ها به پس زمینه، پررنگ میشود توجه کنید. به هنگامی که تک نوازان بدون حضور رقابت انگیز سازها و اصوات دیگر، تمام توجه شنونده را به خود جلب میکنند، دقت کنید. سکوت را به عنوان یکی از رنگهای موسیقی بشنوید زیرا سکوت، هنگامی که به درستی به کار برده شود، یک رنگ است.